راز موفقت شريعتي در اسطوره زدايي از شخصيت هاي صدر اسلام
و سوسياليست معرفي كردن انها بود شريعتي امامت را رهبري انقلابي خلق ميدانست كه رهبري ايدوئولوزيك و نه دموكراتيك است
و مگيفت اين رهبر نقشش همان نقش رهبران انقلابي نهضت هاي ضد استثماري ضد استعماري امروز است (دهه 40 ) و نظام امامت را كلا رهبري انقلابي توده اي معرفي ميكرد او در واقع در پي پيوند شيعه و لنينيسم بود و علي را به شكب لينين و شيعيان را به صورت بلشويك هايي دراوره بود كه با رزيم تزاري خلفا دشمن هستد و ميخواهند رزيم
انقلابي خودشان را به وجود اورند اين راز موفقيت شريعتي بود دراوزدن
اسطوره هاي تاريخي از متنشان و مقايسه و تطبق انا با شرايط امروزي و با نحوه سياست مداري و يا انقلابي گري و چهرهاي چپ قرن بيستم مثل لنين و به هر حال شريعتي شديدا التقاطي فكر ميكنه و .....